زندگی در پیش رو

بارش این گستره‌ی تشویش

پنجشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۳۲ ق.ظ

باید می‌نوشتم که یادم نرود. یادم نرود بیست و چهارم بهمن،که باران شیشه های تاکسی‌ها را قطره قطره تار می‌کرد و دقیقه‌ای بعد بند می‌آمد، من هزار بار توی هر نقطه‌ای از این شهر که می‌رفتم بغض کردم و نگذاشتم این قطره‌های لعنتی سرازیر بشوند.

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۶/۱۱/۲۶
  • ۱۹۳ نمایش
  • ریحانه
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.