آسمون
چهارشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۳۷ ق.ظ
خبرش را رساند. خبر مرگ خانم پ را، که چندسالی بود ندیده بودمش. که همیشه برای به یادآوردنش تصویر لبخندی از صورتش را توی ذهنم ثبت کرده بودم. خودش. همسرش. پسرش. خواهرزادهاش. و البته بچهی خواهرزاده که زنده مانده. کجا؟ جاده چالوس. کجا؟ سد کرج. پرت شدهاند داخل سد کرج.
توی ذهنم مدام این کلمهها وول میخورند: زمستان، جاده چالوس، سد کرج، مرگ، لعنت به یادآوری. به مرور.
روحشون شاد.
- ۹۴/۰۹/۲۵
- ۲۰۱ نمایش
روحشان شاد.خدا به عزیزانشان صبر بده.
خبرهای خوش بهت برسه.