دریغ
شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۲۵ ب.ظ
لعنت که آدمی بنشیند و برای غمهای خودش گریه کند. زار بزند. بزند توی سرش. خواب و خوراکش به هم بریزد. افسرده شود و زخم را تا ته جانش فرو برد. و یادش برود. تو، کجای کاری از رنجهای آدمی؟ کجای کار این جهان رنجوری؟ کجای کار جانِ آغشته به آه مظلومی؟ صد بار به یادت میآوری و صد بار هم فراموش کنی.
- ۹۵/۰۵/۰۹
- ۲۱۴ نمایش