زندگی در پیش رو

دویدن

شنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۰۶ ق.ظ

دیروز اومده بودم و چیزکی نوشته بودم اینجا. تا چراغ نوشتن خاموش نشود و خاموش نماند. مثل خیلی چیزهای دیگه‌ای که با اولین سرشلوغی‌ها و کمبود بودجه‌ها و اتفاقاتِ رخ داده خاموش می‌شوند. اما قبل از انتشار، لپ تاپ خاموش شد و نوشته پرید و ذخیره نشد. من هم حوصله‌ام رفت. همین‌جور موندم به صفحه و بعدِ چند لحظه‌ای پریدم و شارژر رو وصل کردم. چند دقیقه‌ای که گذشت دیدم دارم مثل کامران می‌شم وقتی موبایلش رو زدند. شایدم خواستم به خودم اینطور تلقین کنم که بله! حالا دیگه مثل اون وقت‌ها حرص نمی‌زنی و رفت که رفت. اصلا هرچه در این دنیا. 

اما امروز از صبح دلم هوای همون نوشته رو داشت. دوست داشتم که می‌موند برایم. تا دوباره می‌خوندمش. اما خب جمعه بود. نشستم به کارِ خانه کردن. تا مهمان‌ها بیایند. بعد رفتم چپیدم توی اتاق و حتی در این لحظه یادم نمانده دقیقن چه کردم. یکی دو ساعت بعد، شب هم از راه رسید و جایی این وسط‌ها دلم گرفت از این‌همه قدرناشناسی‌ای که موج می‌زند اطرافم. اما حالا تنها اومدم تا بنویسم هنوز هم این آهنگ افتخاری که به گوشم بخورد می‌شود مرهم. می‌شود یواشکی بغض کرد و بعد حال آدم به جا شود. هنوز هم به همون اندازه‌ای که من رو یاد شهریور می‌اندازه، یاد اتفاق، به همون اندازه یادم میاره که چقدر با شنیدنش و با تک تک بندهایش تونست قوی نگهم داره. هنوز هم وقتی به گوشم بخوره، دلم می‌خواد همراهش شور بگیرم و بخونم: با یادت ای بهشت من آتش دوزخ کجاست؟ عشق تو در سرشت من با دل و جان آشناست ... و بلندتر از آن : چگونه فریادت نزنم؟ چرا دم از یادت نزنم؟ در اوج تنهایی، اگر زمین ویرانه شود، جهان همه بیگانه شود، تویی که با مایی 

و یاد جمعه‌ای بیافتم که میم بنیه‌مون رو سنجید و برایم نوشت: ما نه روشنفکری‌ایم نه مردونه؛ ما لیلایی‌ایم. 

پ.ن: تنها این جمله با وضوح بیشتری توی یادم مونده از دیروز، وقتی داشتم راجع به خودِ نوشتن می‌نوشتم که: هیچ وقت هم بلد نبودم از چیزی به جز خودم بنویسم. این من من ویرانگر.

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۴/۱۱/۰۳
  • ۲۴۴ نمایش
  • ریحانه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی