زندگی در پیش رو

قصه به سر رسید

دوشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۹، ۰۳:۵۸ ب.ظ

وقتی کسی از بین ما می‌ره، فکرم می‌ره به تموم شدن داستان. اون آدم با همه‌ی داستان‌هاش، خاطرات زنده‌اش و قصه‌هاش تموم می‌شه. به عکسش زل می‌زنم و می‌بینم که چجور داستان منحصر به فردش دیگه ادامه نداره. می‌بینم یک دنیا خاطرات و تجربیاتی که خیلی‌هایش رو من هیچ وقت نپرسیدم و نفهمیدم خاموش شد و دیگه زمانی برای فهمیدنشون وجود نداره. مخصوصا آدم‌هایی که زندگی پر از فراز و نشیبی داشتند. زندگی پر از داستان و پر از خاطره و پر از حرف که اتفاقا هیچ‌وقت حرافی نکردن و هیچ‌وقت حرف زیادی ازش نزدن مگر به فراخور زمان. اما وقتی در کنارشون قرار می‌گرفتی بار سنگین همه‌ی اینها رو توی چهره و حضورشون حس می‌کردی. توی اکت‌های صورتشون و مکث‌های صداشون. می‌رن و یک دنیا قصه رو هم با خودشون می‌برن. 

  • ریحانه
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.