زندگی در پیش رو

نداریم

دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۳۵ ق.ظ

یکی از اساتید ارشد به ما دانشجوهای ناامید و بعضا نالان تاریخ ( ناامید چندسال پیش با ناامید الان البته کلی فرق داشت.) می‌گفت نگران نباشید بچه‌ها. ایران و مردمانش در پس همه‌ی ظلم‌ها و بیچارگی‌ها و حملات و تجاوزات، از حمله‌ی عرب‌ها گرفته تا مغولان و تر‌‌ک‌ها و اشغال دوره‌ی جنگ جهانی، بالاخره دستاش رو رو زانوهاش گذاشته و بلند شده. بالاخره به زندگی برگشته. کار کرده. تلاش کرده. حتی اون عامل هجوم رو در خودش و فرهنگش حل کرده و تحت‌تاثیر خودش قرار داده. نمونه‌ی بارزش دوره‌ی مغول‌ها که از پس چه فجایعی به چه زایش‌هایی رسیدند. 

اون موقع با خودم گفتم راست می‌گه. تاریخ این رو بهمون نشون داده که ملتی نبودیم که مرده و زمین‌خورده باقی بمونیم. و تو ذهنم شروع کردم به مرور خونده‌ها و یادگرفته‌هام تا تطبیق بدم با حرف‌هایی که شنیده بودم.

یک سال بعدش، استاد دیگه‌ای می‌گفت، ما مردم مشکل‌داری هستیم. در طول تاریخ به منفعت خودمون فکر کردیم و به همین خاطر تسلیم ظلم شدیم. اگر حاکم ظالم جیب ما رو تامین می‌کرد، دیگه بقیه‌اش برای ما اهمیتی نداشت. همین بود که بیشتر از دو هزار سال، حکومت سلطنتی پادشاهی توی این کشور پابرجا موند. و بعد شروع کرد به زدن مثال‌های متعدد. از قبل از اسلام گرفته تا حمله‌ی عرب‌ها و صفویان و در آخر وعده‌های انقلاب اسلامی. 

کاری ندارم که باید اعتراف کنم من هنوز نمی‌دونم کدوم سمت نگاه باید ایستاد. شاید من به هر دو مدلش اعتقاد داشته باشم. شاید که من به درست یا غلط از علوم انسانی سعی کردم یاد بگیرم که همه‌چیزهای مرتبط با مای انسان خیلی پیچیده‌تر از اینی هستند که کسی مثل من بتونه به قضاوت و اعتقاد صددرصدی یا صفر و یکی از اعمال و رفتارها برسه. 

فقط این مدت توی ذهنم جنجالی بود و هست بر اینکه، در نهایت، ما همیشه گرفتار ظلم و دیکتاتوری بودیم. چه زمانی که بلند شدیم، چه زمانی که فکر جیب و منفعتمون بودیم. ما همیشه دچار بودیم. یکی پس از دیگری. توالی بی‌سرانجام. با وعده‌ی تموم شدن این روزها و سال‌ها. هر حرکت عاقلانه‌ای رو هم که آغاز کردیم، نتونستیم تا تهش درست بریم و کم آوردیم. اینجوریه که انگار به خوب امیدی و از بد گله‌ای نداریم.

 شاید بعد این‌همه مسیری که هزاران سال رفتیم، در آینده کسایی بیان که بر خلاف همه‌ی ما، درس بگیرن. 

یک چیز بی‌ربط هم بگم؟ من چقدر دلم برای نشستن سر کلاس و در حال و هوای تاریخ بودن تنگ شده باشه خوبه؟ 

  • ریحانه
تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.